سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درباره وبلاگ


کانون هنری ادبی هدایت در واقع یک کانون فرهنگی و ادبی می باشد که فعالیت های خود را زیر نظر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی گناباد و با عنایت شهدای هنرمند دفاع مقدس اجرا می کند. و این وبلاگ دریچه ای از فعالیت ها و اهداف این کانون می باشد. کار فرهنگی عرصه جهاد و مبارزه است. عرصه ای که باید از امکانات کوچک و بزرگ استفاده کرد و به هر مقدار که می توان این بار بر زمین مانده را برداشت. امید که کانون و وبلاگ ما هم یکی از همین کارها باشد.
نویسندگان
لوگو
کانون هنری ادبی هدایت در واقع یک کانون فرهنگی و ادبی می باشد که فعالیت های خود را زیر نظر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی گناباد و با عنایت شهدای هنرمند دفاع مقدس اجرا می کند. و این وبلاگ دریچه ای از فعالیت ها و اهداف این کانون می باشد. کار فرهنگی عرصه جهاد و مبارزه است. عرصه ای که باید از امکانات کوچک و بزرگ استفاده کرد و به هر مقدار که می توان این بار بر زمین مانده را برداشت. امید که کانون و وبلاگ ما هم یکی از همین کارها باشد.
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 33
  • بازدید دیروز: 8
  • کل بازدیدها: 67954



کانون هنری ادبی هدایت
مقام معظم رهبری: هنرمند می تواند هدایت بیافریند و لذت روحی بخشد...




نقی زیباترین نام جهان است

"نقی" نامی که فخر آسمان است

تلفظ کردنش حظ دهان است

ز القاب امام "هادی" ماست

امامی که عزیز شیعیان است

امام ماه روی باوقاری

که جد حضرت صاحب زمان است

"نقی" یعنی تو پاکی پاک تر از

همان آبی که در جنت روان است

"نقی" چون مظهر پاکی است نامش

برای قرن آلوده گران است

به نام مادر آئینه سوگند...زهرا

همان که صبح چشمش جاودان است

نخواهد از نفس افتاد این عشق

که از "هادی" به قلب عاشقان است

به کوری دو چشم آن حقیری

که از فرط حقارت بد دهان است

به هر دیوار این دنیا نوشتیم

"نقی" زیباترین نام جهان است


"ولادت امام علی النقی بر عاشقانش مبارک"




موضوع مطلب : ولادت امام هادی, مناسبتی, کافه شعر


دوشنبه 94 مهر 6 :: 1:0 صبح ::  نویسنده : دبیر کانون

سال ها پیش از این

زیر یک سنگ در گوشه ای از زمین

من فقط یک کمی خاک بودم همین...

یک کمی خاک که دعایش

دیدن آخرین پله آسمان بود

آرزویش همیشه 

پر زدن تا ته کهکشان بود

خاک هر شب دعا کرد

از ته دل خدا را صدا کرد

یک شب آخر دعایش اثر کرد

یک فرشته تمام زمین را خبر کرد

و خدا تکه ای خاک برداشت

آسمان را در آن کاشت

خاک را توی دستان خود ورز داد

روح خود را به او قرض داد

خاک توی دست خدا نور شد

پر گرفت و از زمین دور شد

راستی...

من همان خاک خوشبختم

من همان نور هستم

پس چرا گاهی اوقات

این همه از خدا دور هستم؟...




موضوع مطلب : کافه شعر


یکشنبه 94 شهریور 1 :: 11:0 صبح ::  نویسنده : دبیر کانون

صابر خراسانی

شعری زیبا از صابر خراسانی:

یادتان هست همه عین برادر بودند؟

تاجر و کارگر انگار برابر بودند...

یادتان هست چه شوری همه جا برپا بود؟

عجم و ترک و لر و کرد و عرب آنجا بود...

یادتان هست همه گوش به فرمان بودند؟

سینه چاک سخن پیر جماران بودند...

یادتان هست که می گفت اگر پرباریم؟

همه را از نمک ماه محرم داریم...

یادتان هست که از حیله دشمن می گفت؟

یادتان هست که از پیله دشمن می گفت؟

گفت دلداری دشمن دلتان را نبرد...

مثل طوفان زده ها حاصلتان را نبرد...!

جنگ جنگ است فقط رنگ عوض می گردد...

نقشه هادر پی هر جنگ عوض می گردد...

جنگ آن روز اگر موشکی و سرکش بود...

آتش فتنه امروز پر از ترکش بود...!

"جنگ امروز به دنبال اصول دین است..."

این همان زخم قدیمی است، ببین چرکین است...!

چشم وا کن اخوی، خوب ببین یار کجاست...

نخل بسیار ولی میثم تمار کجاست؟

اَینَ عمار کجایید جوانان وطن؟

اَینَ عمار بیایید جوانان وطن...

ما محال است که از بیعتمان برگردیم...

تا که مثل پسر فاطمه بی سر گردیم...!

بعد از شام سیه بال سحر می آید...

"یوسف گم شده دارد ز سفر می آید..."

یادتان هست که مدیون شهیدان هستیم...؟

اهل جمهوری اسلامی ایران هستیم...

 




موضوع مطلب : کافه شعر, صابر خراسانی


سه شنبه 94 مرداد 13 :: 1:0 عصر ::  نویسنده : دبیر کانون

من و خدا

دلت را خــانه ما کن، مصـــــــفا کردنــــش با من 

  به من درد دل افشـــا کن، مداوا کردنش با مـن 

اگر گم کرده ای ای دل، کلید اســــــــــتجابت را

بیا یک لحظـــــــــه با ما باش، پیدا کردنش با من 

بیفشان قطـره ی اشکی که من باشم خریدارش

بیــاور قطـــــره ای اخـــــلاص، دریا کردنش با من

اگر درها به رویت بسته شــــــــد، دل برمکن بازآ

در این خـــــانه دق الــتتباب کن، وا کردنش با من

به ما گو حاجت خود را، اجـــابــــــت مـــی کنــــم

طلب کن هرچه می خواهی، مهــیا کردنش با من

بیا قبل از وقوع مـــــــرگ روشن کن حســـابـت را

بیاور نیــــک و بـــــــــد را جمع، منها کردنش با من

چو خوردی روزی امــــــروز ما را، شـــکر نعمت کن

غـــــــــم فردا مخـــــور، تامیـــن فردا کردنش با من

به قرآن آیـــــه رحـــمت فراوان اســـت ای انســان

بخوان این آیه را، تفسیــــــر و معنــا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی، مشو نومیـــد از رحمـــــــت

تو توبـــه نامــه را بنــویس، امــــــضا کردنش با من 


شعری از استاد محمد حسن فرح بخشیان معروف به ژولیده نیشابوری




موضوع مطلب : کافه شعر, ژولیده نیشابوری


سه شنبه 94 مرداد 6 :: 1:0 صبح ::  نویسنده : دبیر کانون