درباره وبلاگ کانون هنری ادبی هدایت در واقع یک کانون فرهنگی و ادبی می باشد که فعالیت های خود را زیر نظر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی گناباد و با عنایت شهدای هنرمند دفاع مقدس اجرا می کند. و این وبلاگ دریچه ای از فعالیت ها و اهداف این کانون می باشد. کار فرهنگی عرصه جهاد و مبارزه است. عرصه ای که باید از امکانات کوچک و بزرگ استفاده کرد و به هر مقدار که می توان این بار بر زمین مانده را برداشت. امید که کانون و وبلاگ ما هم یکی از همین کارها باشد. منوی اصلی آخرین مطالب
پیوندهای روزانه پیوندها لوگو آمار وبلاگ
کانون هنری ادبی هدایت مقام معظم رهبری: هنرمند می تواند هدایت بیافریند و لذت روحی بخشد... حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب عصر شنبه 20 تیر در دیداری صریح و صمیمی با بیش از هزار جوان دانشجو، حدود 4ساعت به دغدغهها، مطالبات، انتقادها و پیشنهادهای آنان گوش دادند و دربارهی مسائل مختلف از جمله آرمانخواهی، الزامات افزایش تأثیرگذاری تشکلهای دانشجویی، مسائل منطقه، تداوماستکبارستیزی ملت ایران و مسائل روز دانشجویی با آنان سخن گفتند. ایشان قشر دانشجو را قشری ممتاز خواندند و تأکید کردند: مهمترین فریضهی دانشجویی آرمانخواهی است. ایشان «عدالتخواهی»، «سبک زندگی اسلامی»، «آزادیخواهی واقعی و نه غربی»، «رشد علمی»، «کار و تلاش و پرهیز از تنبلی» و «اسلامی شدن دانشگاهها» را از مصادیق آرمانخواهی تشکلهای دانشجویی برشمردند. رهبر انقلاب اسلامی، سپس به یک دغدغهی راهبردی جامعهی دانشجویی پاسخ گفتند: «چگونه میتوان با آرمانخواهی بر تصمیمات مسئولان کشور تأثیرگذار شد؟»پاسخ ایشان به این سؤال مهم صریح و مؤکد بود: «آرمانها را تکرار کنید، با جدیت بر سر آنها بایستید تا به گفتمان دانشجویی و سپس گفتمان عمومی تبدیل شوند، آنگاه مسئولان و مراکز دولتی و حکومتی، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.» ایشان پرهیز از «سطحینگری و کار عمقی روی مفاهیم اسلامی» را نخستین الزام تشکلهای دانشجویی برشمردند. رهبر انقلاب سپس به یکی دیگر از الزامات اثرگذاری تشکلهای دانشجویی یعنی «افزایش قدرت جاذبه» پرداختند. ایشان با رد کامل افزایش جذابیت در محیطهای دانشجویی از راههای غلطی همچون اردوهای مختلط و کنسرتهای موسیقی تأکید کردند: کسانی که دختران و پسران دانشجوی مردم را تحت عنوان ایجاد جاذبه، بهصورت مختلط در پوشش اردوهای دانشجویی به اروپا میبرند قطعاً به محیطهای دانشجویی و حتی نسل آینده خیانت میکنند. رهبر انقلاب در تبیین راههای صحیح افزایش قدرت جذب تشکلهای دانشجویی، به ارائهی حرفهای نو و تازهی دینی، سیاسی و اجتماعی اشاره کردند و افزودند: مطالعهی عمیق قرآن و نهجالبلاغه، امکان طرح سخنان نو و جذاب را فراهم می آورد. استفاده از روشهای هنری مانند تئاتر دانشجویی، کاریکاتور، طنز، نشریات صوتی، مراسم شعرخوانی از دیگر روشهایی بود که رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی توصیه کردند. رهبر انقلاب «اقناع فکری و پرهیز از زور و تحمیل»،«بهکارگیری اساتید ارزشی و خودداری از استفاده از عناصر نامطمئن برای نظام و کشور و مردم» و «فهم واقعیات کشور» را از دیگر الزامات افزایش تأثیرگذاری جریانهای دانشجویی برشمردند. حضرت آیتالله خامنهای «حضور و نفوذ شگفتآور و معنوی ایران» در منطقه را از دیگر واقعیاتی برشمردند که تشکلهای دانشجویی باید مورد توجه قرار دهند. «سختگیری در مقابل تشکلهای انقلابیِ دانشجویی»، محور انتقاد یکی از دانشجویان بود که رهبر انقلاب در این خصوص خطاب به وزیران علوم و بهداشت تأکید کردند: حرفهای تشکلهای دانشجویی انقلابی و اسلامی همان حرفها و مطالبات ماست و افرادی که در دانشگاهها، کارها و مسئولیتهای کلیدی در دست دارند مطلقاً نباید بر این تشکلها سختگیری و فضای فعالیت آنان را محدود کنند. «تشکیل کرسیهای آزاداندیشی به معنای واقعی» نکتهی دیگری در سخنان دانشجویان بود که رهبر انقلاب درخصوص آن گفتند: بنده کاملاً با چنین کاری موافقم و باید جوان دانشجوی مسلمانِ انقلابیِ ولایی، با خونسردی و با قدرت منطق و قوت استدلال، استدلالهای معارض را باطل کند که این ظرفیت امروز وجود دارد. «وضعیت مبارزه با استکبار پس از مذاکرات هستهای» سؤال دیگری بود که یکی از دانشجویان مطرح کرد. رهبر انقلاب در پاسخ تأکید کردند: مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیلپذیر نیست و امروز آمریکا کاملترین مصداق استکبار است. رهبر انقلاب با اظهار خرسندی عمیق و قلبی از دیدار با دانشجویان، حضور پرشور، پرانگیزه و بانشاط دانشجو و جوان ایرانی در عرصهی مسائل گوناگون کشور را مسئلهای مهم و نقطهی مقابل گزارشهایی خواندند که برخی مراکز مغرض آماری درباره افسردگی جوان ایرانی ارائه میدهند. ایشان خاطرنشان کردند: این دروغ محض و خباثتآمیز، بهانهای برای تجویز آزادیهای مبتذل است. ایشان گرایش بالای جوانان اروپایی به عضویت در داعش برای خودکشی از طریق عملیات انتحاری را نمونههایی از افسردگی جوان اروپایی خواندند و در مقابل تأکید کردند: جوان ایرانی که با زبان روزه و پس از شب زندهداری شب قدر، برای راهپیمایی روز قدس در گرمای شدید تابستان به خیابان میآید، سرزنده و با نشاط و فرسنگها از افسردگی بهدور است. موضوع مطلب : دیدار, رهبری, دانشجویان چهارشنبه 94 تیر 24 :: 1:0 صبح :: نویسنده : دبیر کانون
ماموریت ما تموم شد، همه اومده بودند بجز "بخشی" بچه خیلی شوخی بود همه پکر بودیم اگه بود همه مون رو الان می خندوند... یهو دیدم دو نفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان، یک غواص هم روی برانکارده و آه و ناله میکنه شک نکردیم که خودشه تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد: "نگه دار!" بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت: "قربووووون دستتون! چقد میشه؟؟؟؟؟!!" و زد زیر خنده و دوید بین بچه ها گم شد... .... به زحمت امدادگرها رو راضی کردیم که بیخیال بشن و برن!! موضوع مطلب : خنده حلال یکشنبه 94 تیر 21 :: 1:4 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
امشب علی هم سوی پیغمبر شتافت در میان کوفیان مردی علی را هم نیافت از علی جز خیر و رحمت بر نیاید هر زمان هم چنان این را بدان از مهدی صاحب زمان من چونان کوفی نباشم تا علی تنها شود من زبانم پارسی باشد،علی تنها شود؟؟؟
توضیحات:علی در مصرع اول بیت سوم به معنای حضرت علی(ع)است و درمصرع دوم همان بیت به معنای سید علی خامنه ای(مد ظله) می باشد. موضوع مطلب : یک عمر دنبال رفیق گشتم، اما هیچ... تا اینکه در "جوشن کبیر" پیدایش کردم... "یا رفیقَ من لا رفیقَ لَه" و اینجا بود که تازه فهمیدم... یه رفیق دارم؛ "اسمش خداست" حسابش از همه جداست... خدا همان است که من میخواهم کاش من هم همان بودم که او می خواست... برای هم دعا کنیم...
موضوع مطلب : مناسبتی سه شنبه 94 تیر 16 :: 1:43 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
دانی که علی (ع) کیست در عالم هستی شاهیست ز شاهان ، شیریست ز یزدان مردیست ز هستی،نشود سست ز مستی که عدو تیغ زند فرق علی را و زند تیغ ب قرآن مگر از شدت مستی ،تو چنان قرب شکستی که علی حب یتیمان ، بشکستی سر فرقان؟ تو نشان بین به دو کتفش که برد کیسه نانی دیگر امشب ز علی(ع) نان نرود، سوی یتیمان
موضوع مطلب :
عبدم ولی عبد گنه کار هم روسیاهم هم گرفتار معبود من ای حی دادار من بنده ی عاصی تو غفار الغوث خلصنا من النار دستم بگیر از پا نشستم یک عمر عهدم را شکستم عفو تو باشد بود و هستم یا رب تو آبرویم را نگهدار الغوث خلصنا من النار من خسته از بار گناهم مویم سفید و روسیاهم این عفو تو این اشک و آهم باز آمدم با جرم بسیار الغوث خلصنا من النار اگرچه مستحق نارم روزم شده چون شام تارم مولا علی را دوست دارم بر حرمت حیدر کرار الغوث خلصنا من النار یا سیدی تا زنده هستم از عفو تو شرمنده هستم شرمنده زین پرونده هستم خواندم تو را با این دل زار الغوث خلصنا من النار از جرم بسیارم چه گویم؟ حتی نیاوردی به رویم پیوسته دادی آبرویم در بین خلق ای حی دادار الغوث خلصنا من النار یا رب یا رب یا الهی بر جرم سنگینم گواهی من بی پناهم تو پناهی من معصیت کارم تو ستار الغوث خلصنا من النار موضوع مطلب : یکشنبه 94 تیر 14 :: 6:7 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
زیبایی یک شاعر این است: که اگر دستش بسته باشد،ذهنش باز است... رهبرا...! اگر پدرانمان سی سال پیش جان بر کف گرفتند و لبیک گفتند؛ اکنون ما با یک قلم و کاغذ دعوتت را لبیک می گوییم...! لبیک یا خامنه ای... موضوع مطلب :
مثلا مقدمه: قطعا از بچگی تا حالا بارها سر کلاس انشا با این سوال روبرو شدهاید که «تابستان خود را چگونه گذراندید؟» اما تا حالا به صورت کاملا جدی به این مساله فکر کردهاید؟ بله، جواب همین سوال بنیادین را میگویم. امروز میخواهم چند پیشنهاد شخصی برای بهتر گذراندن تابستان بهتان بدهم. لابد میپرسید چرا؟ برای اینکه حتی اگر ماه رمضان و یک سری روزهای دیگر را بگذاریم کنار، حتی اگر روزی ده ساعت بخوابیم، حتی اگر کارمند باشیم، حتی اگر بالاخره یک جوری سرمان گرم باشد که وقت زیادی برایمان نماند، باز هم در بدترین حالت حداقل روزی دو ساعت وقت پیدا میکنیم و اگر تعداد روزهای مفید تابستان را هم پنجاه روز در نظر بگیریم، 100 ساعت وقت مفید داریم. صد ساعت کم نیست! 1- هدفمند کتاب بخوانید: من به شخصه از آن دسته آدمهایی هستم که الکی و پخش و پلا کتاب خواندن را نمیپسندم. برای همین اگر شما هم کتابخواندن را دوست دارید، بهتر است برای ثانیههایی که کتاب میخوانید نقشه بکشید. یک جوری برنامهریزی کنید که در پایان تابستان یک چیزی دستگیرتان شده باشد. یعنی هدفمند کتاب بخوانید. مثلا اطلاعاتتان را در زمینه پرورش شترمرغ ببرید بالا، یا چند کتاب درباره تاریخچه معماری، سیر تحول سینمای آمریکا، مکاتب مختلف ادبی، زندگینامه افراد بزرگ و ... بخوانید. یک موضوع را انتخاب کنید و توی تابستان با چند کتاب درست و درمان کلکش را بکنید! 2- هنرهایتان را شکوفا کنید: برای شکوفا شدن لازم نیست حتما روزی چهار ساعت شال و کلاه کنید برای رفتن به کلاسهای مختلف. البته کلاس رفتن بد نیست اما اگر واقعا وقتش را ندارید، هنرهایتان را در خانه شکوفا کنید و لذتش را ببرید. مثلا چی؟ مثلا روی برگههای بزرگ کاغذ نقاشی بکشید و کاغذکادوهای دستساز بسازید، گلدانهای سفالی توی حیاط را نقاشی کنید، با تکه پارچههای داخل خانه یک روبالشی بدوزید، از ابزارآلات نجاری پدرتان برای ساختن یک قاب چوبی استفاده کنید و... اینها شاید بهظاهر بیاهمیت بهنظر برسند اما محیط اطرافتان را زیباتر میکنند و همین باعث میشود چند برابر زمانی که مصرف کردهاید، لذت ببرید. 3- مدال المپیک را به گردنتان بیندازید: حوصله ورزش ندارید؟ وقت کوهنوردی، دوچرخهسواری، شنا، بدمینتون بازی کردن ندارید؟ از خانه شما تا اولین باشگاه شهر یک عمر راه است؟ از ورزش کردن توی پارک محله خجالت میکشید؟ خب چه اشکالی دارد؟ بایستید جلوی تلویزیون (یا داخل حیاط، یا روی پشتبام یا هرجای دیگری که دوست دارید) و نیم ساعت در روز ورزش کنید. لااقل یک روز در میان ورزش کنید تا آخر تابستان با چشمهای خودتان ببینید شمایی که تا چند ماه قبل در آسانبازشوی رب گوجه را هم نمیتوانستید باز کنید، حالا چطور کیسههای گوجهفرنگی همسایه را برایش از سر کوچه میآورید و ککتان هم نمیگزد! (این داستان واقعی است!) 4- مارکوپولو شوید: تا حالا به این فکر کردهاید که در شهر یا روستای شما چه جاهایی برای دیدن وجود دارد؟ منظورم پردیسهای سینمایی و پاساژهای نوساز و مکانهای همهشناس(!) نیست. آن نقطههای ناب کمتر شناختهشده را میگویم. مثلا چرا بلند نمیشوید بروید با قدیمیترین ساختمان محلهتان عکس بگیرید؟ چرا این بار به جای مسجد همیشگی، به یک مسجد دورتر اما جدید سر نمیزنید؟ چرا کوچههای آن طرف شهر را متر نمیکنید و از دیدن مردی که هنوز روی چرخدستی یخدر بهشت میفروشد، ذوق نمیکنید؟ چرا اولین ساندویچفروشی شهر را امتحان نمیکنید؟ چرا خودتان را عادت میدهید به عبور از خیابانهای تکراری، خرید از مغازههای تکراری، تفریح در مکانهای تکراری؟! 5- یادتان نرود که شما کمی هم به دیگران تعلق دارید: آخ که چقدر از این جمله مهر و محبت میریزد. حتی اگر نخواهید زیر بار بروید، حقیقت این است که شما فقط برای خودتان نیستید، درصدی از شما برای خانواده و دوستان و اقوامتان است. پس بگذارید آنها از سهم خودشان استفاده کنند و لحظاتی از روز را در کنار شما لذت ببرند. این دقایقی از روز را به جای شمردن ترکهای سقف اتاقتان، در کانون خانواده باشید و انرژی مثبت پخش کنید و انرژی مثبت بگیرید! مثلا نتیجه: در این 100 ساعت یک کاری بکنید بالاخره. اگر دوست داشتید برنامههایتان را به ما هم بگویید. بدون برنامه پیش رفتن، یعنی یکهو تمام شدن صد ساعت و ماندن شما و انشایی که فقط یک جمله دارد: «تابستانی که گذشت، نفرتانگیز بود...». منبع: سایت جیم
موضوع مطلب : یه فکر خوب! شنبه 94 تیر 13 :: 4:49 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
الهی سرت سبز بادا همیشه، به تن گر مرا سر نباشد نباشد....
http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=30166 موضوع مطلب : اخبار و اطلاعیه ها پنج شنبه 94 تیر 11 :: 5:52 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
از دلم، دل می برد در گوشه ی "باب الجواد" فکر "باب القاسم" صحن و سرای مجتبی... میلاد امام غریب، کریم آل الله مبارک.... موضوع مطلب : مناسبتی پنج شنبه 94 تیر 11 :: 5:4 عصر :: نویسنده : دبیر کانون
|